تکبر مترفان (قرآن)از مصادیق متکبران که در آیات قرآن به آنها اشاره شده، مترفان هستند. ۱ - متکبر بودن مترفانمترفان و خوشگذرانان کافر، مردمانى متكبّر و داراى رفتارى متكبّرانه: ۱. «حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ • مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ؛تا زمانى كه متنعّمان مغرور آنها را در چنگال عذاب گرفتار سازيم؛ ناگاه، نالههاى دردناك و استغاثهآميز آنها بلند مىشود. در حالى كه در برابر او (پيامبر) استکبار مىكرديد، و در جلسات شبانه خود به بدگويى مىپرداختيد!» ۲. «إِنَّ قارُونَ كانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَيْهِمْ وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ • قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِي أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ؛قارون از قوم موسی بود، امّا بر آنان ستَم كرد؛ ما آن قدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى گروهى نيرومند، دشوار بود! به خاطر آوريد هنگامى را كه قومش به او گفتند: اين همه از سر غرور شادى مكن، كه خداوند شادىكنندگان مغرور را دوست نمىدارد. (قارون) گفت: اين ثروت را بوسيله دانشى كه نزد من است به دست آوردهام!» آيا او نمىدانست كه خداوند از ميان اقوام پيشين كسانى را هلاك كردكه نيرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! و هنگامى كه عذاب الهى فرا رسد، مجرمان از گناهانشان سؤال نمىشوند.» ۳. «وما ارسَلنا فى قَريَةٍ مِن نَذيرٍ الّا قالَ مُترَفوها انّا بِما ارسِلتُم بِهِ كفِرون • وقالوا نَحنُ اكثَرُ امولًا واولدًا وما نَحنُ بِمُعَذَّبين؛ و ما در هيچ شهر و ديارى پيامبرى بيمدهندهاى نفرستاديم مگر اينكه ثروتمندان آنها كه مست ناز و نعمت بودند گفتند: ما به آنچه فرستاده شدهايد كافريم. و گفتند: اموال و فرزندان ما از همه بيشتر است (و اين نشانه علاقه خدا به ماست.)؛ و ما هرگز عذاب نخواهيم شد.» ۲ - پانویس
۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۴۳۲، برگرفته از مقاله «مصادیق متکبران (مترفان)». مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۵، ص۳۹۷، برگرفته از مقاله «رذایل مترفان (تکبر)». |